اشکان علیپور | سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ب.ظ |۰ نظر
اختلاف در زندگی اجتماعی و بین المللی ،
اجتناب ناپذیر است ، باید تدبیری اندیشه شود تا اختلاف منجر به جنگ نشود ؛ به همین
جهت ، در طول تاریخ ، صلح از آرمان های مقدس بشری بوده است ، چرا که جنگ همه سرمایه
های مادی و معنوی جامعه و جهان را نابود می کند . در منشور سازمان ملل متحد علاوه برفصل
هفتم ، مواد متعددی ناظر به حاکمیت اصل صلح در روابط بین الملل است . (مواد
1.2.11.12.15.23.24.26.33.37.39تا51. 52.54.73.76.84.99.106)
به رغم اقدامات انجام یافته ، هنوز بشر
از ناامنی و بحران های منطقه ای و جهانی رنج می برد . در بررسی تداوم بحران در عرصه
بین المللی ، می توان به شکافی عمیق میان نظریه و عمل تابعان حقوق بین الملل اشاره
کرد . توجه به پیشینه کنفرانس ها و کنگره های بین المللی ، به ویژه جامعه ملل و سازمان
ملل متحد و مروری بر مواد مندرج در میثاق و منشور و بررسی آن در مقام عمل ، به خوبی
این امر را مبرهن می سازد (کاسسه،424،1370) و (ابراهیمی،232،1372)